سخنان حضرت آیت الله خامنه ای

یا غیاث المستغیثین

سخنان حضرت آیت الله خامنه ای

یا غیاث المستغیثین

فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوى مبارزه سیاسى زن امروز

فاطمه زهرا علیهاالسلام الگوى مبارزه سیاسى زن امروز
چکیده
عملکرد سیاسى حضرت زهرا علیهاالسلام در دفاع از حریم ولایت، پس از دوران رحلت پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله تا زمان شهادت ایشان، از فرازهاى مهم تاریخ اسلام است که در این مقاله، نحوه مبارزات و برخوردهاى حضرت زهرا علیهاالسلام با غاصبان خلافت و شیوه‏هاى سیاسى اتخاذ شده براى رسیدن به هدف، با محور دفاع از ولایت و امامت مورد بررسى قرار گرفته‏اند.
کلیدواژه‏ها: حضرت زهرا علیهاالسلام ، امامت، مبارزه سیاسى، پایگاه سیاسى، انقلاب درونى، سکوت، فدک، وصیت، شهادت.
مقدّمه
گرایش به الگو و پى‏روى از مُد نیاز بشرى است که در جهت کمال‏گرایى و تکامل‏طلبى به طور فطرى در درون انسان‏ها نهاده شده است و علم امروز آن را «همانندسازى» مى‏نامد. از این‏رو، مشاهده مى‏کنیم که نیاز به الگو و الگودهى به نسل‏ها، در آموزه‏هاى دینى به طور آشکار مورد توجه قرار گرفته است و قرآن به صراحت، به معرفى الگوها و اسوه‏هاى «مثبت» و «منفى» مى‏پردازد؛ و اسوه‏هاى مثبت ثابتى را مطرح مى‏کند که در تمام عصرها و براى همه نسل‏ها قابل اتّکا و پى‏روى در عمل هستند.
در معرفى الگو، آن نوع رفتارهاى اجتماعى به عنوان «مدل» یا «راهنماى عملى» مدّ نظر قرار مى‏گیرند(2) که از دیدگاه اسلام، در قرآن و روایات (آموزه‏هاى دینى پیامبر و اهل بیت علیهم‏السلام ) به عنوان نمونه و الگوى عملى معرفى شده‏اند. رمز ماندگارى الگوها(3) «زنده بودن تفکر و اندیشه الگوهاى مطرح شده»، «همسویى سیره و سخن آنان با فطرت انسان‏ها»، «یکسان‏بینى جهان‏بینى و آرمان‏ها» و «شناخت پیروان آنان» قابل توجه و حایز اهمیت است. هر قدر این شناخت وسیع‏تر و عمیق‏تر باشد بهتر مى‏توان محتواى پیام و گفتار و رفتار آنان را به دست آورد و از آن‏ها در جهت رسیدن به سعادت و تکامل و تحقق ارزش‏هاى فطرى و الهى بهره برد.
شناخت و معرفت نسبت به الگوهاى شایسته، مانع از هدر رفتن یگانه سرمایه آن‏ها (عمر) مى‏شود. از این‏رو، امام خمینى رحمه‏الله با تأسّى به الگوهاى عملى در اسلام مى‏فرماید: «ما باید سرمشق از این خاندان [خاندان پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ] بگیریم؛ بانوان ما از بانوانشان و مردان از مردانشان، بلکه همه از همه آن‏ها. الگوى حضرت زهرا علیهاالسلام الگوى پیغمبر است.»(4) اما رسالت و تکلیف بر شناخت معصومان علیهم‏السلام ، ما را بر آن مى‏دارد که عملکرد آن‏ها را مورد بررسى قرار دهیم. با توجه به اینکه حضرت زهرا علیهاالسلام الگوى عملى و عینى براى زنان مسلمان است که مى‏تواند در همه زمینه‏ها سرمشق نسل امروز و فردا قرار گیرد، در این مقاله، به اختصار به ابعاد سیاسى زندگى حضرت فاطمه علیهاالسلام و مبارزات ایشان در دفاع از حریم ولایت و امامت مى‏پردازیم.
مبارزه‏اى که ریحانه نبى در حسّاس‏ترین دوران آغاز کرد، از زمان آغازین انحراف جامعه پس از رحلت نبى اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، به عنوان مهم‏ترین و محورى‏ترین حرکت سیاسى جامعه محسوب مى‏شد. هنگامى که او تعدّى غاصبان خلافت را به حریم ولایت و امامت دید، با تمام قوا و با روش‏هاى خود، براى دفاع از این حریم وارد عرصه فعالیت‏هاى سیاسى شد و در طول 75 روز (و به قولى 95 روز) همچون پروانه وجود خویش را براى تثبیت امامت، فداى ولایت کرد. امام خمینى رحمه‏الله در بیان عملکرد آن حضرت و درک عظمت آن حضرت چه زیبا فرمودند:
«زنى که هر کس با هر بینش، درباره او گفتارى دارد و از عهده ستایش او نیز برنیامده. احادیثى را که از خاندان وحى رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزه‏اى نتوان گنجاند و دیگران هر چه گفته‏اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او ...»(5)
جایگاه سیاسى حضرت زهرا علیهاالسلام
کانون تربیت سیاسى فاطمه زهرا علیهاالسلام
تولّد فاطمه زهرا علیهاالسلام در دوران جاهلیت و شیوه رفتار پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با این انسان الهى از ابتدا یک امر سیاسى (تکلیف الهى) بود. او در کانون سیاست و بحران‏هاى جامعه رشد مى‏کرد و تربیت مى‏یافت و همراه با تحوّلات و بحران‏ها، درس مى‏آموخت و شیوه‏هاى حضور در صحنه را عملاً آموزش مى‏دید. رسالت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله زدودن خرافات جاهلیت و معرفى جایگاه شامخ زن در آفرینش بود و رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در رفتار خود با فاطمه زهرا علیهاالسلام ، سعى داشت نگرش جامعه را به سوى زن از ابعاد شهوانى لهو و لعب، به ابعاد ملکوتى و ظرافت‏هاى روحى و نقش تربیتى و مدیریتى زن تغییر دهد.
مقام و موقعیت ممتاز حضرت فاطمه علیهاالسلام و تثبیت جایگاه محکم او در انجام رسالت الهى به‏گونه‏اى بود که پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در موقعیت‏هاى گوناگون، همواره بر دستان فاطمه زهرا علیهاالسلام بوسه مى‏زد؛ هرگاه صدیقه مرضیه در جمعى وارد مى‏شد که پیامبر در آن میان بودند، به احترام آن حضرت از جاى خویش بلند مى‏شدند و او را در جایگاه خود مى‏نشاندند؛(6) هنگام خروج از مدینه، از آخرین فردى که خداحافظى مى‏کردند فاطمه علیهاالسلام بود و هنگام ورود به شهر هم به دیدار اولین کسى که مى‏شتافتند باز هم راضیه مرضیه علیهاالسلام بود.(7)
مشروعیت بازیگران سیاسى
مشروعیت بازیگران و رهبران سیاسى در هر جامعه‏اى مستلزم پیش‏نیازهایى است تا مردم جامعه با توجه به عملکردها و رفتار رهبران سیاسى مشروع و مقبول جامعه، نسبت به افراد جدید، شناخت و آگاهى لازم را به دست آورند و بتوانند نسبت به شخصیت‏هاى تازه وارد در امور سیاسى و اجتماعى جامعه و مشارکت آنان آگاهى کسب کنند و شخصیت‏هاى جدید را به عنوان رهبران آینده جامعه بشناسند. در صحنه سیاسى جامعه عرب جاهلى، پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با کردار، گفتار و عمل خویش در مورد خاندان نبوّت و امامت حضرت على و فرزندانش و نقش فاطمه زهرا علیهاالسلام (8) در ارتباط با نبوّت و امامت و رضایت الهى، شناخت‏هاى لازم را به جامعه مى‏دادند و در کلام و گفتار خود، مواضع اهل بیت علیهم‏السلام را با عبارت‏هاى گوناگون تحکیم مى‏کردند. پیامبر در طول دوران رسالت خود، براى رشد و استقلال فرهنگى مردم تلاش و کوشش بسیار کردند تا جامعه را نسبت به آینده آگاه سازند.
از سوى دیگر، پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در زمینه مسئولیت و رهبرى زنان، راضیه مرضیه علیهاالسلام را براى پذیرش این رسالت الهى تربیت کردند. فاطمه زهرا علیهاالسلام اولین درس را در بحرانى‏ترین شرایط سیاسى و اقتصادى ـ یعنى در محاصره «شعب ابى‏طالب» آموخت(9) و به تدریج، با علم لدنّى که داشت، مجالس بحث و وعظ و درس‏هاى تفسیر و احکام در مدینه براى بانوان جامعه دایر کرد.(10)
پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با سخنان گهربار خود درباره جایگاه فاطمه زهرا علیهاالسلام نزد خدا،(11) نزد آن حضرت(12) و جامعه، در شیوه‏هاى برخورد با فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ازدواج با حضرت على علیه‏السلام ،(13) ماجراى مباهله با مسیحیان نجران و حضور حضرت زهرا علیهاالسلام در آن جمع،(14) محدودکردن دایره اهل بیت علیهم‏السلام (15) و اشخاص آن، با احادیث گوناگون، مانند حدیث «کساء»،(16) «سفینه نوح»،(17) «ثقلین»(18) و ماجراى غدیر خم،(19) رسالت خود را به پایان رساندند و جامعه را براى پذیرش امامت حضرت على علیه‏السلام آماده ساختند.
اما متأسفانه جاهلیت چنان در تار و پود جامعه ریشه دوانده بود که پس از رحلت ایشان، در ماجراى «سقیفه بنى ساعده» در فضاى آکنده از اندوه و غم و ماتم رحلت رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، بازیگران سیاسى چنان جوّ را تغییر دادند و سریع عمل کردند که مقام خلافت را، که حق مسلّم حضرت على علیه‏السلام بود، غصب کردند.(20) انحراف و تخریب افکار عمومى و جنگ قدرت از کودتاى «سقیفه بنى ساعده» آغاز شد. جامعه اسلامى نیز که حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در طول دوران نبوّت خود، ساختار آن را پى‏ریزى کرده بودند، با حرکت کودتاگران سقیفه و زنده کردن ارزش‏هاى جاهلى و روحیه ناسیونالیستى و سکوت یاران سُست‏اراده و فرصت‏طلبان دچار انحراف شد.
حضرت زهرا علیهاالسلام هم، که در بطن مسائل سیاسى جامعه و بحران‏ها رشد کرده و تربیت یافته بود و رسالت دفاع از حق و حقیقت را بر عهده داشت، با بصیرت و آگاهى عمیق نسبت به توطئه‏اى که مسیر امامت را منحرف ساخته بود، هشیارانه وارد عرصه جامعه شد و به صورت یک سیاست‏مدار آگاه و مدافع حریم امامت، در صحنه جامعه حضور جدّى و فعال یافت و رهبرى دفاع از امامت را برعهده گرفت.(21) او زنى است تربیت‏شده الهى و پیامبر زمان خود. پذیرش رهبرى امام على علیه‏السلام از سوى یک زن، با تفکر موجود جاهلى نسبت به زن تضاد داشت؛ اما از سوى دیگر، با پیش‏ذهنیت‏هایى که پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله درباره حضرت زهرا علیهاالسلام در جامعه ایجاد کرده بودند، کاملاً همخوانى داشت و هنوز وجود گوهر گران‏قدرى همچون فاطمه زهرا علیهاالسلام به عنوان قوى‏ترین رکن سیاسى جامعه براى تشخیص و شناخت حق از باطل مطرح بود.
دخت گرامى حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به خاطر بیدارى جامعه و آگاهى مردم در انحراف آغازین خود، فعالیت‏هاى سیاسى خود را آغاز نمود. بررسى فعالیت‏ها و روش‏هایى که فاطمه زهرا علیهاالسلام اتخاذ کرد، نمونه‏اى است که نشان مى‏دهد اسلام مى‏خواهد افراد جامعه، اعم از زن و مرد، همیشه نسبت به مسائل جامعه‏اى که در آن زندگى مى‏کنند، آگاهى و شناخت لازم داشته باشند تا بتوانند در امور سیاسى جامعه مشارکت کنند و حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام ، سدشکنِ تفکر غلط جاهلیّت نسبت به زن بود که با تمام وجود، سرشار از عشق الهى و رسالت نبى، دفاع از امامت و ولایت را رهبرى کرد.
روش‏هاى مبارزه سیاسى حضرت زهرا علیهاالسلام
الف. تهدید غاصبان خلافت
پس از رحلت رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هنگامى که حضرت على علیه‏السلام در حال غسل و کفن و دفن پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بود، بعضى از بازیگران سیاسى با مسموم کردن جوّ، در «سقیفه بنى ساعده» خلافت را غصب کردند(22) و خلیفه‏اى را بر خلاف حدیث غدیر خم و خط مشى پیامبر و رسالت الهى انتخاب نمودند. عده‏اى از بازیگران سیاسى براى مشروعیت بخشیدن به خلیفه وقت و مقبولیت خلافت غصب شده و بر حق نشان دادن آن و سرپوش گذاردن بر مسیر انحرافى، بیعت گرفتن از خلیفه ذى حق را عَلَم کردند و براى بیعت گرفتن از حضرت على علیه‏السلام به در خانه فاطمه علیهاالسلام آمدند، ولى با امتناع حضرت فاطمه علیهاالسلام در گشودن در مواجه شدند. به همین دلیل، دَرِ خانه او را به آتش کشیدند،(23) فاطمه علیهاالسلام را مورد هجوم قرار دادند(24) و او از شدت درد بى‏هوش شد و فرزند خود را سقط کرد. آنان حضرت على علیه‏السلام را براى بیعت گرفتن با خلیفه وقت به مسجد بردند. زمانى که حضرت فاطمه علیهاالسلام به هوش آمد، سراغ امام بر حق، على علیه‏السلام ، را گرفت. وقتى متوجه شد که او را به مسجد برده‏اند، بلافاصله دست فرزندان خردسالش حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و به مسجد رفت.(25) هنوز مردم عوام جامعه و مهاجران و انصار برخوردهاى باکرامت و بزرگوارانه پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله با فاطمه زهرا علیهاالسلام و سخنان پیامبر را نسبت به دخت گرامى‏اش از یاد نبرده بودند و احترام و تکریم خود را نسبت به فاطمه زهرا علیهاالسلام در باطن ضمیر خویش در نظر داشتند. وقتى که فاطمه زهرا علیهاالسلام به مسجد رفت و غاصبان خلافت را تهدید کرد که اکنون خدا را به یارى مى‏طلبم، با تهدید او، غاصبان خلافت تا حدى جا خالى کردند و از بیعت گرفتن با حضرت على علیه‏السلام دست برداشتند و در این مبارزه، فاطمه زهرا علیهاالسلام با پیروزى به خانه برگشت.(26)
ب. تحت‏تأثیر قرار دادن افکار عمومى جامعه (گریه کردن)
در مرحله دیگر، فاطمه زهرا علیهاالسلام تاکتیک «گریه» را انتخاب کرد(27) و به عنوان یک حربه سیاسى از آن بهره برد. صدیقه طاهره علیهاالسلام محل گریه خود را مرکز اجتماع مسلمانان(28) قرار داده بود؛ بر سر قبر رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، شهداى احد و قبرستان بقیع مى‏رفت و در این اقدام، همراه کودکان خردسالش (براى تحت تأثیر قرار دادن جامعه) و در ساعات شب و روز با ذکر مرثیه‏هایى در فقدان پدر بزرگوار خویش(29) و انحراف امّت پس از رحلت رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله سعى مى‏کرد جامعه خفته را بیدار سازد.
ج. سخنرانى (با تکیه بر فدک)
حربه سیاسى دیگر، سخنرانى با تکیه بر غصب «فدک» بود(30) که به دنبال غصب آن توسط خلیفه وقت، فاطمه زهرا علیهاالسلام بار دیگر از این حرکت رژیم حاکم به عنوان یک حربه سیاسى و فرصت مناسب سیاسى براى روشن ساختن اذهان جامعه در غصب خلافت مسلّم حضرت على علیه‏السلام استفاده کرد. در حقیقت، فاطمه زهرا علیهاالسلام به نام غصب حق مالکیت خویش، به اعتراض سیاسى و استیضاح حاکم وقت پرداخت و به مسجد رفت و خطبه خواند.(31)
در این خطبه، چند فراز و نمود خاص وجود دارند. فاطمه زهرا علیهاالسلام در ابتدا، با یادآورى رسالت پیامبر و دفاع از رهبرى و امامت بر حق حضرت على علیه‏السلام و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش‏کاران سیاسى اتمام حجت کرد. ایشان در فرازى از آن خطبه مى‏فرماید:
«هان اى مردم! بدانید من فاطمه‏ام و پدرم محمّد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، انتها و ابتداى کلامم یکى است؛ هرگز آنچه مى‏گویم غلط نبوده و آنچه انجام مى‏دهم ظلم نیست.»(32)
نکته بارز در خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصى به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت على علیه‏السلام مى‏پردازد. در فرازى از این خطبه مى‏فرماید:
«... و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا فراخواند، جایى که برگزیدگانش زندگى مى‏کنند، خارهاى نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صداى سرکرده گم‏راهان درآمد و پست‏مهره‏اى ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دل‏ها و زندگى‏تان سوار شد ... و شما بر حق غضب کردید...»(33)
دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذرى که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقى خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت على علیه‏السلام (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.
در فراز دیگرى از این حرکت سیاسى، حضرت زهرا علیهاالسلام به دفاع از ارث زن در اسلام مى‏پردازد؛ دفاع از مالکیت بر حق زن. این حرکت بر خلاف راه و رسم موجود در افکار جاهلى بود که در بعضى از اذهان رسوخ داشت. اما آنچه را اسلام حق مى‏دانست براى فاطمه زهرا علیهاالسلام معیار و محک بود، نه عرف و سنّت‏هاى جاهلى. آن حضرت توانست با حضور در مرکز اجتماع مسلمانان و مهم‏ترین مکان معتبر سیاسى ـ یعنى مسجد ـ به محاجّه با خلیفه وقت بپردازد و او را به استیضاح بکشاند و با رسوایى سیاسى حاکمان وقت، تا حد زیادى مشروعیت آنان را زیر سؤال برد و رسم‏هاى جاهلیت را درهم بشکند(34) و نشان دهد که هیچ حکومتى نمى‏تواند حق و مال کسى را غصب کند، حتى اگر این حق متعلّق به یک زن باشد.
د. رایزنى سیاسى
حضرت فاطمه علیهاالسلام همچون سیاست‏مدارى قهرمان، به تکلیف و رسالت الهى خویش عمل مى‏کرد و براى روشن‏ساختن افکار عمومى از انحراف مسیر امامت، چهل شبانه‏روز(35) دست حسن و حسین علیهماالسلام را مى‏گرفت و سوار بر مرکبى مى‏شد و همراه با حضرت على علیه‏السلام به درِ خانه مهاجر و انصار مى‏رفت تا آن‏ها را نسبت به غفلتى که دچار آن شده‏اند و انحراف موجود، بیدار سازد و غافلان و راحت‏طلبان را هوشیار سازد. فاطمه زهرا علیهاالسلام در حقیقت، با رایزنى سیاسى خود، با یاران رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله اتمام حجت مى‏کرد و همچون دیپلماتى آگاه، با حضور خویش سعى مى‏نمود مسیر انحراف امّت را روشن سازد و مسیر واقعى را که امامت على علیه‏السلام است و نیز حریم ولایت را روشن و بى‏پیرایه ارائه دهد تا در فرداى قیامت، براى صاحبان زر و زور و تزویر و عافیت‏طلبانى که فریب خورده‏اند، بهانه‏اى وجود نداشته باشد.
ه. اعتصاب سخن (سکوت سیاسى)
در مسیر دفاع از حریم ولایت و امامت، فاطمه زهرا علیهاالسلام شیوه مبارزاتى دیگرى را با سکوت خود آغاز کرد، و آن «اعتصاب سخن» با حاکمان وقت بود.(36) صدیقه طاهره علیهاالسلام شیوه‏اى سیاسى را آغاز کرد که تداوم‏دهنده تاکتیک‏ها و شیوه‏هاى مبارزاتى قبلى آن حضرت بود. تمامى این شیوه‏ها در راستاى یکدیگر معنا مى‏دهند. آن حضرت با اتخاذ حرکت‏هاى سیاسى خاص از قبیل گریه در مراکز شلوغ و محل عبور و مرور مسلمانان، حضور در مسجد و مراجعه به خانه‏هاى مهاجر و انصار ـ که تمامى آن‏ها با حضور قوى آن حضرت در صحنه مبارزات سیاسى همراه بودند ـ جامعه را از لحاظ افکار، تحت‏تأثیر قرار داد، ولى ناگهان شیوه مبارزه سیاسى خود را تغییر داد و سکوت اختیار کرد.
این تاکتیک و شیوه جدید در اذهان جامعه، که به حضور آن حضرت در صحنه عادت داشتند، سؤال ایجاد مى‏کرد و مسئله‏برانگیز بود که چه شده است که فاطمه زهرا علیهاالسلام سکوت کرده است؟ این تغییر رویه به طور طبیعى، توجه اجتماع را جلب مى‏کرد و افکار عمومى را به تکاپو وامى‏داشت تا در پى یافتن علت آن باشند. فاطمه علیهاالسلام در محاجّه خود عهد کرد که دیگر با خلیفه سخن نگوید.(37) پس از حضور خلیفه در خانه فاطمه زهرا علیهاالسلام و گفت‏وگوى کوتاه آن‏ها با حضرت فاطمه علیهاالسلام که حضرت على علیه‏السلام در این میان پیامبر سخن مابین فاطمه علیهاالسلام و خلیفه وقت بود،(38) و گرفتن اعتراف از خلیفه وقت مبنى بر مقام شامخ حضرت فاطمه علیهاالسلام از زبان پیامبر در اینکه رضایت فاطمه رضایت خدا و خشم او خشم خداست، فاطمه زهرا علیهاالسلام مشروعیت خلیفه را زیر سؤال برد و اذهان جامعه و افکار عمومى را در مشروعیت خلیفه وقت دچار تردید کرد که فاطمه علیهاالسلام حق را مى‏گوید و امامت حقى است غصب شده توسط خلیفه وقت! پس از اینکه آن حضرت از خلیفه وقت اعتراف گرفت، قسم خورد که دیگر با او سخن نگوید و با این دیدار و سخن فاطمه زهرا علیهاالسلام ، مشروعیت حاکمان وقت بیش از گذشته زیر سؤال رفت و در بسیارى از اذهان که نادانسته و تحت‏تأثیر جوّ موجود بیعت کرده بودند، شک و تردید و پشیمانى ایجاد شد و بدین‏سان، این حربه بسیار مؤثر واقع گردید.
و. ایجاد انقلابى درونى در خانه‏ها
شیوه مبارزاتى دیگر فاطمه زهرا علیهاالسلام دادن آگاهى و رشد سیاسى به زنان مهاجر و انصار بود که بدین‏وسیله، آتش مبارزه در خانواده‏هاى مدینه وارد مى‏شد. این مبارز سیاسى شکست‏ناپذیر، که تمام تاب و توان خود را در دفاع از حریم ولایت و امامت قرار داده بود، به علت تلاش بیش از حد، ناتوان شد. به همین دلیل، پس از مدتى فاطمه زهرا علیهاالسلام به علت بیمارى و ضعف، در خانه بسترى شد. وقتى خبر بیمارى آن حضرت در مدینه پیچید، زنان مهاجر و انصار، که وامدار تعلیم و تربیت فرهنگى آن حضرت بودند، براى عیادت او به خانه‏اش آمدند. وقتى از حال آن حضرت جویا شدند، از حال خود نگفت، بلکه در دفاع از حریم ولایت به سخن پرداخت(39) و از سستى مردانشان سخن راند که حق را فراموش کرده‏اند و سکوت اختیار نموده‏اند. بازتاب سخنان دخت پیامبر به تدریج، در درون خانه‏ها آتشى به پا کرد و انقلابى پرخروش را جهت داد که به حریم خانه‏ها راه یافت و نطفه‏هاى آگاهى و شعور را بارور کرد.
این شیوه مبارزه نشان مى‏دهد اگر در جامعه‏اى به جاى مشغول ساختن زنان به خود، براى آن‏ها کار فرهنگى و فکرى صورت گیرد و به آنان آگاهى سیاسى داده شود، آنان بهتر مى‏توانند در شناخت حق و حقیقت بدون تعارف‏هاى دیپلماتیک و بازى‏هاى سیاسى وارد صحنه شوند و به دفاع بپردازند. مصداق این حقیقت در انقلاب اسلامى ما نمود پیدا کرد؛ حضور زنان و پیشتازى آنان در صحنه مبارزات انقلاب و پشتیبانى از جنگ و فعالیت‏هاى پشت جبهه این نظریه را ثابت مى‏کند که حرکت زنان ایران وامدار مبارزات سیاسى اسوه و الگوى زنان جهان حضرت زهرا علیهاالسلام بوده است.
ز. وصیت‏نامه سیاسى
تاکتیک کوبنده دیگرى که صدیقه طاهره علیهاالسلام اتخاذ کرد و ضربه سهمگینى بر حکومت وقت وارد آورد، وصیت‏نامه سیاسى آن حضرت است؛ وصیت‏نامه‏اى که براى بیدار ساختن افکار خفته و توجه افکار عمومى و عدم بهره‏برداى حاکمان سیاسى وقت از مراسم سوگوارى و دفن آن حضرت نگاشته شد.(40)
حضرت زهرا علیهاالسلام در وصیت‏نامه سیاسى خود تأکید مى‏کند که حضرت على علیه‏السلام ، ولىّ بر حق، باید به آن عمل کند؛ چنان‏که تا بدان روز هیچ سیاست‏مدارى چنین آگاهانه و مدبّرانه و با آن ظرافت‏هاى سیاسى، عمل نکرده بود، بلکه شیوه‏اى بکر و تازه بود که از سوى سیاست‏مدارى حرفه‏اى به خاطر دفاع از حریم ولایت و تحقیر موقعیت سیاسى خلیفه وقت اتخاذ شده بود.
حضرت فاطمه علیهاالسلام وصیت کرد که احدى از کسانى که به او ستم کرده‏اند در تشییع جنازه‏اش حاضر نشوند و شبانه او را دفن کنند.(41) در حقیقت، با این وصیت‏نامه، حربه سیاسى از دست حاکمان وقت گرفته شد. آنان مى‏خواستند در مرگ آن حضرت با مرثیه‏سرایى و اشک و ماتم و ارادت به آن حضرت و تأسف از رحلت او، مخالفت‏ها و مبارزات حضرت زهرا علیهاالسلام را در دفاع از حریم ولایت تحت‏الشعاع قرار دهند و خلافت غاصبانه خود را در اذهان جامعه برحق جلوه‏گر سازند. اما دفن شبانه آن حضرت و نامشخص بودن مکان دفن ایشان، این سؤال را در میان امّت اسلامى ایجاد کرد که چرا دخت گرامى پیامبر و یگانه گوهر گران‏قدر او چنین وصیّتى کرده است؟
با عمل به وصیّت آن حضرت توسط حضرت على علیه‏السلام ، اذهان جامعه دچار شک و تردید شد و تا حد زیادى مشروعیت خلیفه وقت زیر سؤال رفت و مظلومیت آن حضرت بیشتر نمایان گردید و اینکه چرا حضرت زهرا علیهاالسلام در مدت 75 (و به قولى 95) روز با تمام تاب و توان، با شیوه‏هاى گوناگون تلاش کرد تا مسیر انحرافى امّت را روشن سازد که چرا امام بر حق على علیه‏السلام را تنها گذاشته‏اند و کج‏راهه‏اى را انتخاب کرده‏اند که خلاف حق و حقیقت است، در حالى که على علیه‏السلام بر حق است؟
تأثیر الگوى فاطمى در انقلاب اسلامى
از مجموع مباحث مطرح شده در صفحات قبل، مى‏توان با اطمینان خاطر گفت: اسلام در نگرش خود به زن، با آفرینش ریحانه نبى و انسیه حوراء، نشان داد که دین جامعى است که زن تحقیر شده در جاهلیت دیروز و غرب‏زده امروز را نه تنها باور ندارد، بلکه تقبیح مى‏کند و الگوى ایده‏آل زن مسلمان را فاطمه زهرا علیهاالسلام مى‏داند تا بهانه براى هیچ زن مسلمانى باقى نماند که ما اسوه و الگویى نداشتیم تا با تمسّک به او بتوانیم انحراف و باطل را تشخیص دهیم و یا به خود اجازه دهیم که وارد عرصه‏هاى مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى شویم. البته زنان مسلمان ایران با خودباورى به توان والاى خویش و با شناخت فاطمه زهرا علیهاالسلام و مبارزات او، توانستند با حفظ کرامت، عزّت نفس و عصمت و تقوا، براى دفاع از آرمان‏هاى خمینى کبیر رحمه‏الله و انقلاب اسلامى و تشکیل حکومت اسلامى شجاعانه وارد صحنه شوند و با مجاهدت‏ها و ایثارهاى خود، انقلاب عظیم اسلامى ایران را به پیروزى برسانند.
این حضور قوى نشان داد اگر زن ایرانى و مسلمان با شناخت وسیع و آگاهى از اسلام ناب محمّدى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به دور از انحرافات و خرافات و پیرایه‏هایى که اسلام را پوشانده‏اند رشد یابد، به راحتى مى‏تواند رفتارها و نگرش فرهنگى خود را اصلاح کند و با این نگرش، چنان حضورى قوى در صحنه‏هاى گوناگون سیاسى و اجتماعى خواهد داشت که هیچ هماوردى براى او وجود نخواهد داشت.
امام خمینى رحمه‏الله در پیروزى و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامى، مهم‏ترین و مؤثرترین عامل را حضور پرشور و پرتوان زنان در صحنه سیاسى جامعه قلمداد کردند که این شیرزنان با رشد و آگاهى اسلامى و الهى خود توانستند حتى قوى‏تر از مردان در جامعه حضور یابند. از این‏رو، ایشان مى‏فرماید:
«آنچه که در ایران بزرگ‏تر از هر چیز بود تحوّلى است که در بانوان ایران حاصل شد. بانوان ایران در این نهضت انقلاب سهم بیشترى از مردان دارند و امروز هم، که در پشت جبهه‏ها مشغول فعالیت هستند، سهم آن‏ها بیشتر از دیگران است.»(42)
نکته جالب در میان سخنان حضرت امام رحمه‏الله ، شناخت روان‏شناسانه و عمیق ایشان نسبت به روحیه زن، بخصوص «زن مسلمان ایرانى» است که بدان اشاره مى‏کنند. هدف زنان ما در مبارزات سیاسى و حضور در صحنه‏هاى گوناگون جامعه، کسب جاه و مقام نیست و ـ همان‏گونه که اشاره شد ـ فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز هرگز به خاطر منافع فردى و شخصى خود وارد مبارزه سیاسى نشد، بلکه با توجه به رسالت الهى، که بر دوش داشت، و در جهت دفاع از حریم امامت و ولایت، با استفاده از حربه‏هاى گوناگون سیاسى وارد صحنه گردید و چنان حماسه شکوهمند و ایثار و از جان‏گذشتگى را تا مرز شهادت به نمایش گذاشت. امام راحل رحمه‏الله هم به این بعد روحى و عرفانى زن اشاره مى‏نماید که زنان مسلمان جامعه اسلامى به خاطر دفاع از اسلام و قرآن وارد صحنه سیاسى شدند و به همین خاطر، باید این حضور قوى را حفظ کنند، نه اینکه چون زن هستند باید در کنج عزلت به سر برند و خانه‏نشینى اختیار کنند و تابع محض حوادث و رویدادهاى جامعه باشند. ایشان مى‏فرماید:
«خانم‏ها براى اینکه یک چیزى ـ مثلاً ـ دستشان بیاید یا فرض کنید که صاحب منصب بشوند نمى‏آیند بیرون، خودشان و بچه‏هایشان را به کشتن بدهند. این اسلام و قرآن است که خانم‏ها را آورده است بیرون و همدوش مردها، بلکه جلوتر از مردها وارد صحنه سیاست کرده است.»(43)
در جاى دیگر، ایشان حضور و دخالت بانوان در مسائل سیاسى را به عنوان تکلیف براى آنان قلمداد کرده، مى‏فرماید:
«سیاست یک ارثى نیست که مال دولت باشد، خانم‏ها حق دارند در سیاست دخالت بکنند و تکلیفشان این است.»(44)
و مقام معظّم رهبرى نیز بارها به این مسئله اشاره کرده که زنان باید در عرصه‏هاى سیاسى فعّال باشند و لازمه یک نظام اسلامى حضور پرقدرت و آگاهانه اقشار اجتماع، بخصوص، بانوان است. ایشان مى‏فرماید:
«در نظام اسلامى، زنان باید از درک سیاسى برخوردار باشند، فنّ خانه‏دارى و همسردارى را بدانند و در صحنه فعالیت‏هاى اجتماعى، سیاسى، علمى و خدمات، مظهر عصمت و طهارت و مناعت باشند.»
زن مسلمان ایرانى با داشتن الگویى همچون صدیقه طاهره علیهاالسلام توانست با حضور خود در صحنه‏هاى پرشور دوران وحشتزاى طاغوت، حماسه انقلاب اسلامى را به منصّه ظهور برساند و سختى‏ها و مرارت‏هاى هشت سال جنگ تحمیلى را به جان بخرد و با ایثارگرى‏هاى خود در پشت جبهه و گاه در درون جبهه و نیز تهاجم فرهنگى دشمن، توطئه‏هاى دشمن را نقش بر آب سازد و با تمسّک به حبل‏المتین زهراى اطهر علیهاالسلام به عنوان الگو و اسوه در صحنه‏هاى گوناگون جامعه حضور یابد و فریب تبلیغات مغرضانه و مزوّرانه فریب‏کاران زر و زور و تزویر را نخورد و چه زیبا و دل‏نشین مقام معظّم رهبرى فرمود:
«زنان مسلمان در زندگى شخصى، اجتماعى و خانوادگى خود باید زندگى حضرت فاطمه علیهاالسلام را از جهت خردمندى، فرزانگى و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصمیم‏گیرى‏هاى عظیم اجتماعى، خانه‏دارى، همسردارى و تربیت فرزندان صالح از زهراى اطهر علیهاالسلام پى‏روى کنند.»(45)
نگرش فاطمى در بیدارى زن مسلمان
در جهان امروز، جامعه مسلمانان به عنوان دومین جامعه بزرگ مذهبى است که بیش از 5/1 میلیارد عضو دارد که روز به روز در حال گسترش است و زنان نیز بیش از نیمى از این جامعه را تشکیل مى‏دهند. در چنین جامعه‏اى، شناخت الگوى راستین براى زنان مسلمان مى‏تواند تأثیر شگرفى بر جاى بگذارد. یکى از بزرگ‏ترین درس‏هاى عملى از حضرت زهرا علیهاالسلام حضور فعّال در صحنه‏هاى اجتماعى ـ سیاسى با حفظ عفّت و حجاب و ارزش‏هاى وجودى زن است که در انقلاب اسلامى، جلوه یافت و الگویى براى زنان مسلمان در سطح جهان گردید. تأسّى به اسوه و الگوى برتر زنان جهان، حضرت زهرا علیهاالسلام ، گامى نوین و حرفى نو مطرح ساخت که زن مسلمان در اقصا نقاط جهان، از آسیا تا آفریقا، از اروپا تا آمریکا، مى‏تواند با تکیه بر الگوى عملى فاطمى، به خودباورى و احیاى هویّت اسلامى دست یازد؛ همچنان که زنان مسلمان در سطح جهان با احیاى عزّت اسلامى و مبارزه با ساختارهاى موجود و جنبش‏هاى فمنیستى و قوانین موجود در جهت تثبیت ارزش‏هاى زن مسلمان گام برداشتند.
قدرت یافتن جنبش‏هاى زنان مسلمان و حضور آن‏ها در عرصه‏هاى بیدارى و حق‏طلبى نماد بارزى است که با پى‏روى از الگوى آموزه‏هاى دینى فاطمى به وجود آمده است؛ به‏گونه‏اى که رسانه‏هاى غربى همواره از تأثیر انقلاب اسلامى و تغییر رویه زنان مسلمان در سراسر جهان سخن گفته‏اند؛ صحبت از زنانى که روزى در فرهنگ برهنگى غوطه‏ور بودند و امروز با شناخت حقیقت وجودى خویش، در جبهه جنگ و جهاد و شهادت تا مرحله ایثار جان نیز گام نهاده‏اند. الدستور در یکى از گزارش‏هاى خود به این موضوع اشاره کرده، مى‏نویسد: بیدارى زنان لبنانى، آنان را به مسلسل کلاشینکف و بمب‏هاى مولوتف مجهّز ساخت. اردوگاه زینبیه در بعلبک، که زیر نظر دفتر زنان انقلابى وابسته به دایره جنبش‏هاى آزادى‏بخش اداره مى‏شود، اینک به عنوان مکانى مقدّس براى فعالیت زنان جنوب لبنان به شمار مى‏رود.(46)
نیویورک تایمز در گزارش دیگرى با تکیه بر بیدارى زنان مسلمان و تلاش آن‏ها براى احقاق حقوق واقعى‏شان مى‏نویسد: جنبش‏هاى زنان در کشورهاى اسلامى بسیار قوى و متشکّل مى‏باشد و زنان در این کشورها، فعالیت‏هاى زیادى براى کسب حقوق خود در چارچوب‏هاى غیرمذهبى و مذهبى انجام مى‏دهند ... در تمام دنیاى اسلام، از شمال آفریقا و خاورمیانه تا جنوب شرقى آسیا، انواع گوناگونى از افراد و گروه‏هاى حقوق زنان، با فرهنگ‏هاى متفاوت، اما مشترک در داشتن ایمان قوى در حال ایجاد جنبش هستند.(47)
امید است زنان مسلمان ایران و جهان با حضور بیدارگرانه خود و کسب آگاهى نسبت به مسائل اسلامى و شناخت اسلام واقعى، با داشتن الگوهایى همچون حضرت زهرا علیهاالسلام ، که افتخار زنان جهان است، بیش از پیش این موهبت و رحمت الهى را درک کنند و حضور خود را در صحنه‏هاى گوناگون جامعه در چارچوب اسلامى تداوم بخشند.
نتیجه مبارزه
اگر مبارزات سیاسى فاطمه زهرا علیهاالسلام در دفاع از حریم امامت و ولایت نبودند جریان امامت در همان «سقیفه بنى ساعده» خاتمه مى‏یافت. اما خداوند اراده کرده بود که ریحانه نبى و همسر ولایت بار سنگین مبارزات سیاسى را در مدت کوتاهى بر دوش بگیرد و جامعه خفته را بیدار سازد و همچون پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله رسالت را به امامت متصل سازد و وجود آن حضرت، تجلّى‏بخش امامت بود. دفاع فاطمه زهرا علیهاالسلام از حریم امامت و ولایت بود که توانست از قتل حضرت على علیه‏السلام جلوگیرى کند و تا حدى جوّ متشنّج سیاسى آن روز مدینه را کنترل نماید و حقّانیت حضرت على علیه‏السلام را به مرور زمان ثابت کند تا در سال‏هاى بعد، با بیعت مردم با حضرت على علیه‏السلام مسیر امامت تداوم یابد و فرزندان آن حضرت ادامه‏دهنده خط‏مشى سیاسى و مبارزاتى مادر نمونه‏شان باشند. همو بود که دخترى همچون زینب علیهاالسلام را در کانون تربیتى خویش پرورش داد تا در کربلا ادامه‏دهنده و پیامبر خون امام حسین علیه‏السلام باشد.
مبارزات سیاسى حضرت زهرا علیهاالسلام نشان دادند که یک زن، که عنصر پیونددهنده بین رسالت و امامت است، چگونه مى‏تواند با جثه ضعیف خود و روح عظیم الهى خویش، بار سنگین مبارزه را بر دوش کشد و با جان و مال خود تا آخرین نفس، خط الهى را دنبال کند و فریب سیاست‏پیشگان زر و زور و تزویر را نخورد و نشان دهد که در سخت‏ترین عرصه‏هاى سیاسى و اجتماعى جامعه، که حتى مردان رزم‏دیده و مقاوم هم دچار تزلزل مى‏شوند، یک زن ایستا و مقاوم مى‏تواند در مقام دفاع از حق و ولایت بایستد و رسالت خویش را جانانه به ثمر برساند.
حضور سیاسى فاطمه زهرا علیهاالسلام نشان داد که یک زن با آگاهى و اتخاذ شیوه‏هاى سیاسى مدبّرانه مى‏تواند در صحنه‏هاى گوناگون جامعه به مبارزه بپردازد. این حضور نه تنها تفکر «عدم حضور زن در اجتماع» را نفى مى‏کند، بلکه انحصار حضور مردان در عرصه‏هاى سیاسى را به نقّادى مى‏کشاند و بر آن مهر ابطال مى‏زند.
راضیه مرضیه علیهاالسلام با زندگى و مبارزه خود، در عرصه‏هاى گوناگون اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، عبادى، خانه‏دارى، همسردارى، تربیت فرزند و بخصوص در صحنه‏هاى گوناگون سیاسى، نشان داد که یک زن مى‏تواند با حفظ حریم عفّت و ارزش‏هاى انسانى، در تمامى عرصه‏هاى جامعه حضور داشته باشد و اسلام چنین مى‏خواهد که زن نیز همچون مرد، در تمام عرصه‏هاى جامعه عنصرى فعّال و پویا باشد و با پیروزى انقلاب اسلامى، این تحوّل و نگرش نسبت به زن در جامعه ایجاد شد و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى رحمه‏الله ، و مقام معظّم رهبرى، حضرت آیة‏الله خامنه‏اى، نیز در سخنان خود بر این امر تأکید داشته و صحّه گذاشته‏اند.
دخت گرامى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و انسیه حورا، حضرت فاطمه علیهاالسلام ، با اخلاق و رفتار و کارنامه عملى و فکرى خویش، مکتبى را براى زنان پایه‏گذارى کرد که زمزم تکامل و تعالى و چشمه‏سار والاى کرامت انسانى است، که زنان امروز نیز با تأسّى به این اسوه و الگوى برتر، مى‏توانند به گسترش ارزش‏هاى دینى بپردازند و با ایجاد حسّ مسئولیت‏پذیرى، خودسازى، روحیه شهادت‏طلبى، دفاع، انفاق و ایثار و استقامت و پایدارى و صبر، تلاش کنند تا در جهان امروز، به جایگاه حقیقى خویش دست یابند و بدین‏وسیله، با بازبینى سنّت‏هاى جاهلى و احقاق حقوق الهى و شرعى و تکیه بر هویّت اسلامى، با حفظ حجاب به عنوان نماد استقامت(48) و پایدارى، مسیر فاطمى را ادامه دهند. بى‏سبب نیست که یوسف زهرا علیهاالسلام الگوى تمام عیار خویش را در زمان ظهور این‏گونه معرفى مى‏کند:
«فى ابنة رسول‏اللّه لى اسوةٌ حسنه»؛ در دختر رسول خدا، فاطمه زهرا علیهاالسلام براى من، اسوه‏اى نیکو و شایسته است.
1 کارشناس ارشد علوم سیاسى و مسئول آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامى استان تهران.
2. جمشید هاشمیان‏فر، رضایت جوانان و گرایش آن‏ها به الگوى خودى، ص 1.
3. محمدرضا شرفى، جوان و نیروى چهارم زندگى، ص 17.
4. روح‏الله موسوى خمینى، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1366، ج 5، ص 283.
5. امام خمینى، در جستجوى راه از کلام امام رحمه‏الله ، دفتر سوم: زن، چ دوم، تهران، امیرکبیر، 1363، ص 129.
6. عایشه مى‏گوید: «فاطمه در سخن گفتن، شبیه‏ترین مردم به رسول خدا بود؛ وقتى بر پغمبر وارد مى‏شد، آن حضرت دستش را مى‏گرفت و مى‏بوسید و بر جاى خود مى‏نشانید. هر گاه رسول خدا بر فاطمه وارد مى‏شد، به احترام پدر از جاى برمى‏خاست، دست آن حضرت را مى‏بوسید و در جاى خود مى‏نشانید.» (على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّه، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ق، ج 2، ص 79 / محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ترجمه محمدجواد نجفى، تهران، اسلامیه، 1354، ج 43، ص 6 و نیز ر. ک: ناصر مکارم شیرازى، زندگانى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، تهران، میقات، 1366.)
7. قال ابوجعفر علیه‏السلام : «کان رسول اللّه اذا اراد السفرَ سلّم على من اراد التسلیم علیهم من اهله، ثمّ یکون آخر من یسلّم علیه فاطمة علیهاالسلام فیکون وجهُه الى سفره من بیتِها و اذا رجع بدا بها»؛ امام باقر علیه‏السلام فرمود: زمانى که رسول خدا اراده سفر داشت، با کسانى از اهل بیتش که قصد خداحافظى با آن‏ها داشت خداحافظى مى‏کرد، سپس آخرین کسى که با او خداحافظى مى‏کرد، فاطمه بود و از خانه فاطمه به سفر مى‏رفت و زمانى که برمى‏گشت، ابتدا بدان وارد مى‏شد. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 83 و نیز ر. ک: سیدجعفر شهیدى، زندگانى فاطمه زهرا علیهاالسلام ، چ دهم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1365.)
8. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، تصحیح سید هاشم رسول محلاّتى، قم، علاّمه، ج 3، ص 141 / على بن عیسى الاربلى، پیشین، ج 2، ص 92.
9. ابن شهر آشوب، پیشین، ج 1، ص 60، ص 71، ص 174 / محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 18، ص 187 و ص 209.
10. امام حسن عسکرى علیه‏السلام فرمودند: زنى خدمت حضرت فاطمه علیهاالسلام آمد و گفت: مادر ناتوانى دارم که در امر نماز به مسئله مشکلى برخورد کرده و مرا خدمت شما فرستاده است که سؤال کنم، و مسئله را مطرح نمود. حضرت فاطمه علیهاالسلام جواب آن مسئله را داد. آن زن سؤال دوم و سوم را کرد و سپس تا ده مسئله از حضرت پرسید و حضرت علیهاالسلام همه را پاسخ داد. سپس آن زن از کثرت سؤال خجالت کشید و عرض کرد: اى دختر رسول خدا، دیگر مزاحم نمى‏شوم، خسته شدید، حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خجالت نکش! هر سؤالى دارى بگو تا جواب دهم. من از سؤالات تو خسته نمى‏شوم و با کمال میل جواب مى‏دهم. اگر کسى اجیر شود که بار سنگینى را بر بام حمل کند و در ازاى آن، مبلغ صد هزار دینار اجرت بگیرد، آیا از حمل بار خسته مى‏شود؟ زن پاسخ داد: نه. حضرت فرمود: خدا در برابر هر مسئله آن‏قدر به من ثواب مى‏دهد که بیشتر است از اینکه بین زمین و آسمان پر از مروارید باشد. با وجود این، آیا از جواب دادن مسئله خسته مى‏شوم؟ (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 22، ص 31.)
امام حسن عسکرى علیه‏السلام مى‏فرماید: دو نفر زن که یکى مؤمن و دیگرى معاند بود، در یک مطلب دینى با هم نزاع داشتند؛ براى حل اختلاف خدمت حضرت فاطمه علیهاالسلام آمدند. چون حق با زن مؤمن بود، حضرت فاطمه علیهاالسلام گفتارش را با دلیل و برهان تأیید کرد و بدین وسیله، بر زن معاند پیروز گشت. حضرت فاطمه علیهاالسلام به زن مؤمن گفت: فرشتگان خدا بیشتر از تو شادمان گشتند و غم و اندوه شیطان و پیروانش نیز بیش از غم و اندوه زن معاند مى‏باشد. (عبداللّه بحرانى اصفهانى، عوالم العلوم، ج 11، ص 627 / محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 2، ص 8.)
در پاسخ‏گویى به سؤالات پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله که در مسجد از پیروانش مى‏پرسید، على علیه‏السلام همان سؤالات را از فاطمه علیهاالسلام مى‏پرسید و به پیامبر پاسخ مى‏داد. (طبرسى، احتجاج، ج 1، ص 11 / عبداللّه بحرانى اصفهانى، پیشین، ج 11، ص 223 / قاضى نورالله شوشترى، احقاق الحق، تعلیقات شهاب‏الدین مرعشى نجفى، قم، مکتبة آیة‏اللّه مرعشى نجفى، 1403 ق، ج 10، ص 257 و 233 و 226 / محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 94.)
11. قال رسول اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «اولُ شخصٍ تدخل الجنةَ فاطمة»؛ اول کسى که وارد بهشت مى‏شود، فاطمه است. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 44) امام باقر علیه‏السلام فرمودند: «به خدا! اى جابر، در روز قیامت حضرت فاطمه شیعیان و دوستانش را جدا مى‏کند؛ همچنان‏که پرنده دانه خوب را از دانه بد جدا مى‏کند. (محمّدباقر مجلسى، پیشین و نیز ر. ک: سیدمحمّد کاظم حائرى قزوینى، فاطمه از ولادت تا شهادت، چ سوم، تهران، امیرکبیر، 1365.)
12. قال رسول اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «فاطمةُ بضعةٌ مِنّى مَن سرّها فقد سرّنى و مَن ساءها فقد سائنى»؛ پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: فاطمه پاره تن من است؛ کسى که او را خشنود کند همانا مرا خشنود کرده است و هر کس وى را ناراحت کند، مرا ناخشنود ساخته است. (محمّد بن نعمان مفید «شیخ مفید»، الامالى، ترجمه حسین استاد ولى، مشهد، بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى، 1364، ج 2، ص 259.) قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «اذا اشتقتُ الى الجنةِ قَبَّلتُ غُرَّ فاطمة»؛ هر گاه شوق بهشت در دلم پیدا مى‏شود گلوى فاطمه را مى‏بوسم. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ص 52.) قال رسول‏اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «فاطمة اُعزُّ البریّةِ عَلىّ»؛ فاطمه عزیزترین خلق نزد من است. (همان، ج 43، ص 39.)
13. حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خطاب به على علیه‏السلام مى‏فرماید: «جبرئیل از جانب خداوند برایم پیام آورد که یا محمّد! خدا تو را از بین مخلوقاتش برگزید و به رسالت انتخاب کرد، على علیه‏السلام را برگزید و برادر و وزیر تو قرار داد، باید دخترت را با او کابین ببندى. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا دو فرزند پاک و نجیب و طیّب و طاهر و نیکو به آنان عطا خواهد کرد.» (محمّد باقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 127 / على بن عیسى الاربلى، پیشین، ص 95 / ذبیح الله محلاّتى، ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368، ج 1، ص 157.)
14. «فَمَن حاجَّک فیه مِن بعدِ...» (آل عمران: 61)؛ کسانى که پس از ورود علم بر تو، جدال مى‏کنند به آن‏ها بگو: بیایید تا ما فرزندان خودمان را و شما هم فرزندان خودتان را و ما زنان خودمان را و شما هم زنان خودتان را و ما نفوس خودمان را و شما هم نفوس خودتان را (براى مباهله و نفرین) دعوت کنیم و از خدا تقاضا نماییم که دروغگویان را مورد طرد و لعن خود قرار دهد. (ر. ک: ابراهیم امینى، فاطمه زهرا علیهاالسلام بانوى نمونه اسلام، چ هفتم، قم، شفق، 1373، ص 100.)
15. آیه تطهیر: «انّما یُریدُ اللهُ لِیُذهبَ عنکُم الرِجسَ اهلَ البیتِ و یُطهِّرکم تطهیرا.» (احزاب: 33) ابن عبّاس مى‏گوید: روزى حضرت على علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهماالسلام نزد پیغمبر بودند، فرمود: «خدایا، تو مى‏دانى که اینان اهل بیت من و گرامى‏ترین مردم هستند، دوستانشان را دوست بدار و با دشمنانشان دشمنى کن؛ یارى‏کنندگانشان را یارى فرما؛ از تمامى بدى‏ها پاکشان گردان؛ از تمام گناهان محفوظشان بدار؛ به واسطه روح‏القدس تأییدشان فرما.» سپس فرمود: «یا على! تو امام امّت و جانشین من هستى.» (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 24.) زمانى که آیه 22 سوره روم (قُل لا اسئلکم علیه ...) نازل شد که مى‏فرماید: «اى پیامبر (به مردم بگو) از شما در مقابل پیامبرى اجرى نمى‏خواهم، مگر دوستى با نزدیکانم»، گفتند: اى پیامبر خدا! چه کسانى نزدیکان تو هستند که واجب است آنان را دوست بداریم؟ حضرت فرمودند: على و فاطمه و فرزندان آن‏ها.» (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 252.)
16. «جابر بن عبداللّه انصارى از حضرت زهرا علیهاالسلام نقل مى‏کند: روزى پدرم بر من وارد شد و فرمود: سلام بر تو، اى فاطمه. عرض کردم: بر شما باد سلام خدا. فرمود: در بدن خود احساس ناتوانى مى‏کنم. عرض کردم: پدر جان! شما را به خدا مى‏سپارم تا ضعف از شما رخت بربندد. فرمود: عباى یمنى را بیاور و مرا با آن بپوشان ... سپس من و حسن و حسین و على علیه‏السلام به فرموده پیامبر در زیر عبا جمع شدیم. بعد از آن، پیامبر طرفین عبا را گرفته، دست راست خود را به سوى آسمان بلند کردند و عرضه داشتند: پروردگارا! اینان اهل بیت و خاصان و یاران من‏اند.» (ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، چ 16، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1378، ج 17، ص 298 ـ 303 / قاضى نوراللّه شوشترى، پیشین، ج 2، ص 554 ـ 557.)
17. قال رسول‏اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : «مَثَلُ اهلِ بیتى فیکم مَثَلُ سفینةِ نوحٍ مَن رکبها نجا و مَن تَخلَّف عَنها رخّ فى النار»؛ رسول خدا فرمود: مثل اهل بیتم در میان شما، مانند کشتى نوح است؛ هر کس که بر آن سوار شود، نجات یابد و کسى که از آن تخلّف نماید، در آتش مى‏افتد. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 23، ص 122 / شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا علیه‏السلام ، ترجمه حمیدرضا مستفیذ و على اکبر غفّارى، تهران، صدوق، 1373، ج 2، ص 27.)
18. «اِنّى تارکٌ فیکم الثقلینِ ما اِن تمسَّکتم بهما لن تَضلّوا بعدى؛ احدهُما اَعظمُ مِن الآخِر: کتابَ اللهِ ـ عزّوجلّ ـ حبلٌ ممدودٌ مِن السماءِ الىَ الارض و عترتى اهلُ بیتى، و لن یفترقا حتّى یَرِدا علىّ الحوضَ فانظروا کیف تَلحقُوا بِى فیهما»؛ همانا دو چیز گران‏بها در میان شما بر جاى مى‏گذرام که تا وقتى به آن دو تمسّک بجویید هرگز پس از من گم‏راه نخواهید شد؛ یکى از آن دو بزرگ‏تر، گرامى‏تر و مهم‏تر از دیگرى است: این‏ها کتاب خدا، و عترت و خاندان من مى‏باشند. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمى‏شوند تا در حوض کوثر بر من وارد گردند. پس بنگرید که نسبت به آن دو، چگونه به من ملحق خواهید گشت. (محبّ‏الدین احمد طبرى، ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى، بیروت، دارالکتب العربیه، 1397 ق، ص 16.)
19. قالت فاطمه علیهاالسلام : «اَنسیتم قولَ رسولِ اللّهِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله یوم غدیر خمٍ: مَن کنتُ مولاه فعلىٌّ مولاه؟ و قوله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : انتَ مِنّى بِمنزلةِ هارونَ مِن موسى؟» فاطمه زهرا علیهاالسلام مى‏فرمود: «آیا فراموش کردید سخنان رسول خدا را در روز غدیر که فرمود: هر که من مولا و رهبر اویم، على نیز مولاى اوست؟ و آیا فراموش کردید که به على علیه‏السلام فرمود: یا على! موقعیت تو نسبت به من همانند هارون به موسى پیامبر است؟» (قاضى نوراللّه شوشترى، پیشین، ج 21، ص 26 و 27 / عبدالحسین امینى، الغدیر، ترجمه اکبر ثبوت و محمّد شریف رازى، تهران، کتابخانه بزرگ اسلامى، 1363، ج 1، ص 58.)
20. عبدالحسین امینى، پیشین، ج 7، ص 75.
21. البته پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در این زمینه به حضرت زهرا علیهاالسلام هشدار لازم را داده بودند و در هنگام رحلت خویش فرمودند: «دخترم! بعد از من مورد هجوم و ستم قرار خواهى گرفت. پاره تنم! هر کس تو را آزار دهد مرا آزرده و آنکه به تو بپیوندد، به من پیوسته ...؛ زیرا که تو از منى و من از تو ... هر کس از مردم به تو ستم کند، نزد خدا از او شکایت مى‏کنم.» (قاضى نوراللّه شوشترى، پیشین، ج 19، ص 160 / محمّدباقر مجلسى، ج 43، ص 177.)
22. على بن محمّد بن المغازلى، مناقب آل ابى‏طالب، ترجمه شهاب الدین مرعشى نجفى، طهران، المکتبة الاسلامیه، 1394 ق، ص 18 / اخطب ابى بکر خوارزمى، المناقب، نجف اشرف، المطبعة الحیدریه، 1385 ق، ص 94 / عبدالحسین امینى، پیشین، ج 1، ص 272 / قاضى نورالله شوشترى، پیشین، ج 6، ص 256.
23. ر.ک: نعمت‏اللّه قاضى، اسرار سیاسى اسلام و بررسى زندگى زهراى بتول و فرزندانش، تهران،پیروز،1349.
24. محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 53، ص 18 و 19 / ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ترجمه و شرح محمّد ابوالفضل ابراهیم، ج 14، بیروت، دارالاحیاء التراث العربى، 1385 ق، ص 193 / محمّد بن جریر طبرى، دلائل الامامه، بیروت، الدراسات الاسلامیه، 1413 ق، ص 45.
25. ابن قتیبه دینورى، الامامة والسیاسة، ترجمه ناصر طباطبائى، تهران، ققنوس، 1380، ص 12 ـ 20.
26. «هنگامى که فاطمه علیهاالسلام با عده‏اى از زنان دست حسن و حسین علیهماالسلام را گرفت و در حالى که پیراهن رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را همراه داشت، در دفاع از امام خود به مسجد رفت و پیراهن رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را بر در مسجد آویزان نمود و آن جمع وقتى خشم فاطمه زهرا علیهاالسلام را دیدند (در این هنگام ستون‏هاى مسجد لرزیدند.) به همین دلیل، غاصبان عقب‏نشینى کردند و على علیه‏السلام به سلمان گفت: دختر پیامبر را دریاب! به خدا قسم مى‏بینم که مدینه همچون طومارى مى‏خواهد به هم بپیچد و اهلش را فرو برد و غاصبان از ترس غضب فاطمه علیهاالسلام ، على علیه‏السلام را رها کردند. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 198 / ابن ابى الحدید، پیشین، ج 2، ص 52 و ج 6، ص 48 / ابراهیم امینى، پیشین، ص 146 و 149.)
27. عده‏اى از حضرت على علیه‏السلام خواهش کردند که «تمنّاى ما از حضرتت این است که بازمانده نبوّت را بخواهید یا شب را براى نوحه‏سرایى بر پدر اختیار نموده و روز آرام گیرد و یا بالعکس آن را برگزیند و زهرا علیهاالسلام بعد از آگاهى از خواست مردم، روش سوگوارى خود را تغییر داد و گاه بر سر قبر حمزه و شهداى احد مى‏رفت و گاه در بقیع حاضر مى‏گشت و سوگوارى مى‏نمود و یا دست طفلان خود را مى‏گرفت و نزد پدرش مى‏رفت.» (محمّد باقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 193 / سید احمد علم الهدى، اشک‏هاى فاطمه علیهاالسلام ؛ پشتوانه على علیه‏السلام ، تهران، صدر، 1369، ص 38.)
28. ر. ک: شیخ عبّاس قمى، رنج‏ها و فریادهاى فاطمه علیهاالسلام ، ترجمه محمدى اشتهاردى، قم، ناصر، 1369.
29. حضرت زهرا علیهاالسلام گاه با فرزندان خود درد دل مى‏کرد و مى‏فرمود:« کجا رفت آن کسى که شما را دوست مى‏داشت؟ کجا رفت آن کس که براى شما از همه مهربان‏تر بود؟ دیگر او نیست تا از در وارد شود. دیگر او نیست تا شما را بر شانه خود سوار کند.» (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 181 / ذبیح‏اللّه محلاتى، پیشین، ج 1، ص 245.)
30. ر. ک: شهیدمحمّدباقر صدر، فدک در تاریخ، ترجمه محمود عابدى، تهران، روزبه، 1360 و نیز ر. ک: ناصر مکارم شیرازى، حضرت زهرا علیهاالسلام و ماجراى غم‏انگیز فدک، مشهد، انجمن محبّان فاطمه، 1365، ص 18.
31. میرزا محمدتقى سپهر، ناسخ التواریخ، چ دوم، تهران، اسلامیه، 1363، ج 1، ص 144 و نیز ر. ک: سیدجمال‏الدین دین‏پرور، فاطمه بر کرسى رهبرى، تهران، روزبه، 1355، خطبه حضرت در مسجد خطاب به ابوبکر.
32. آواى کوثر؛ خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام ، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1376، ص 49.
33. همان، ص 56 و 57 و نیز ر. ک: سیدعزالدین حسینى زنجانى، شرح خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام ، چ سوم، تهران، امیرکبیر، 1365.
34. علاءالدین هندى، کنزالعمّال، ج 3، بیروت، مؤسسة الرساله، 1409 ق، ص 20 / جلال‏الدین عبدالرحمن سیوطى، تاریخ الخلفاء، تحقیق محیى‏الدین عبدالحمید، تهران، الحوراء، 1382، ص 68 و نیز ر. ک: سیدجعفر شهیدى. زندگانى تأثیرانگیز فاطمه دختر محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، تهران، حافظ، بى‏تا.
35. ابن قتیبه دینورى، پیشین، ج 1، ص 12 / ابن ابى الحدید، پیشین، ج 2، ص 5.
36. حضرت زهرا علیهاالسلام پس از خطابه غرّاى خود در مسجد و دفاع از فدک و استیضاح خلیفه وقت، رسما به ابوبکر اعلام کرد: «اگر فدکم را پس ندهى تا زنده هستم با تو صحبت نمى‏کنم.» به همین دلیل، هر جا به ابوبکر برخورد مى‏کرد، صورتش را برمى‏گردانید و با او حرف نمى‏زد. (على ابن عیسى الاربلى، پیشین، ج 2، ص 103 / محمّد بن اسماعیل بخارى، صحیح بخارى، ج 8، ص 26 و 210 / جلال‏الدین سیوطى، پیشین، ص 67 / و نیز ر. ک: حسن سعید، پیام فاطمه علیهاالسلام ، تهران، مدرسه چهل ستون، 1350، ص 35.)
37. حسن سعید، پیشین، ص 54 / محمّد دشتى، تحلیل و بررسى حوادث ناگوار زندگانى حضرت زهرا علیهاالسلام ، قم، نشر امام على علیه‏السلام ، 1378، ص 150 ـ 170.
38. دو تن از علماى اهل سنّت نیز به این مسئله اشاره کرده‏اند. (ابوالحسن مسلم قشیرى نیشابورى، صحیح مسلم، تحقیق موسى شاهین لاشین و احمد عمر هاشم، ج 4، بیروت، مؤسسه عزّالدین، 1407 ق، ص 125.) در صحیح بخارى، ج 4، ص 63 آمده است: «عده‏اى از عایشه نقل کرده‏اند فاطمه علیهاالسلام بر ابابکر غضب کرد و با او سخن نگفت و همچنان بر این حال بود تا از دنیا رفت.»
39. خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام در هنگام عیادت زنان مهاجر و انصار از ایشان، ر. ک: على ابن عیسى الاربلى، پیشین، ج 2، ص 18 / محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 158 / محمّد دشتى، پیشین، ص 178 / محمّد بن جریر طبرى، پیشین، ص 39 / ابن شهر آشوب، همان، ج 2، ص 205 / ابن ابى‏الحدید،همان،ج65،ص20.
40. حضرت زهرا علیهاالسلام وصیت کرد: مرا شبانه، در آن هنگام که دیده‏ها همگى به خواب رفته‏اند، دفن کن و حضرت على علیه‏السلام نیز چنین کرد. (محمد بن اسماعیل بخارى، پیشین، ج 5، ص 139 / محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 183 و ص 214 / قاضى نوراللّه شوشترى، پیشین، ج 10، ص 453.)
41. از حضرت على علیه‏السلام سؤال شد که علت دفن حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در شب چیست؟ ایشان فرمودند: «او از مردمانى (ملتى) خشمگین بود و کراهت داشت بر جنازه‏اش حاضر شوند و حرام است بر دوستان آنان و دشمنان فاطمه علیهاالسلام که بر فرزندان آن حضرت نماز گزارند.» (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، باب 37، ص 209.)
42. امام خمینى رحمه‏الله ، پیشین، ص 99.
43. همان، ص 91.
44. همان، ص 38.
45. جزوه «میلاد کوثر فاطمه زهرا علیهاالسلام »، تهران، دفتر امور خواهران سازمان تبلیغات‏اسلامى‏استان تهران،ص12.
46. الدستور، چاپ انگلستان، 1/4/1985 م.
47. نیویورک تایمز، چاپ آمریکا، 12/5/1996 م.
48. میدل ایست تامیز، چاپ قبرس، 12/11/1983 م.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد