آثار تربت سرور شهیدان (ع) از منظر روایات و فقیهان
قیام سرور شهیدان امام حسین (ع) از جنبههای گوناگون در تاریخ بشر بی نظیراست. از جمله از منظر آثار و برکات هرچه بر زمان میگذرد ثمرات و نتایج آن بیشتر آشکارمیشود. نهضت کربلا نه تنها در طول تاریخ الگو و سرمشق پیروان و عاشقان آن حضرتبوده بلکه بسیاری از حرکتهای آزادی بخش جهان متأثر از آن بوده تا آن جا که گاندیرهبر استقلال هندوستان بر این امر افتخار میکند.
در عصر حاضر بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، رهبر بزرگترین انقلاب درسدههای اخیر افتخار دارد که پیرو و یکی از شاگردان مکتب حسین است.
در برکات و آثار قیام عاشورا همین بس که دین اسلام، محمدی الحدوث وحسینی البقاست. افزون بر آثار وجودی و برکات انقلاب آن حضرت، در هرچه منتسب بهایشان است آثار و ثمرات زیادی نهفته شده از جمله در تربت آن حضرت از این رو درفرهنگ غنی و پر شور شیعی زندگی را با تبرک جستن بر آب فراتش آغاز و با همراهیتربت پاکش به پایان میرسانند.
این نوشته که به مناسبت سال عزت و افتخار حسینی و فراخوان مقاله از سویمجمع جهانی اهل بیت (ع) قلمی میشود نیم نگاهی دارد به یکی از عنوانهای اعلانشده (تربت امام حسین (ع) و قداست و شفابخشی آن). پیش از آغاز بحث، توجه بهنکتههای ذیل ضروری است:
1ـ همانگونه که در عنوان مقاله آمده است این نوشته آثار و برکات تربتسیدالشهدا را از منظر روایات و اقوال فقها بررسی میکند، از این رو در هر موضوعی برخیاز روایات ونظر فقها ذکر شده است و از آنجا که نقد و بررسی تفصیلی تمامی روایات واقوال به طول میانجامد به ذکر یکی دو مورد بسنده شده است.
2ـ استدلال به روایات برای حکم به استحباب از باب قاعده تسامح در ادلة سنناست که پس از این اشاره میشود.
3ـ تحصیل آثار و برکات مستفاد از روایات نیازمند عوامل مختلفی است؛ بهعبارت دیگر تربت سیدالشهدا به منزلة مقتضی برای آثار مذکور در روایات است؛ پرواضح است جهت به فضیلت رسیدن این مقتضی باید شرایط دیگر موجود و موانع نیزمفقود باشد.
4ـ اصل بر این است که خوردن خاک حرام است و تربت سیدالشهدا استثنا شدهاست.
5ـ مطالب فراوانی در ارتباط با این موضوع سزاوار رسیدگی است که از حوصله ایننوشته خارج است. در پایان این مقال به چند مورد هم اشاره خواهد شد.
قاعدة تسامح در ادّلة سنن
همانگونه که پیش از این اشاره شد مبنای استدلال به این روایات بر استحبابقاعده تسامح در ادلّة سنن است. مباحث و مطالب این قاعده فراوان است و از حوصله ایننوشته خارج است، به گونه اجمال مطالبی گفته میشود:
1ـ روایات دال بر این قاعده زیاد است، شیخ انصاری در این باره مینویسد:
روایات در این باره، مستفیضه است و دور نیست ادعای تواتر معنوی شود.
2ـ این روایات مورد قبول و عمل بزرگان فقهی واقع شده است شیخ انصاریمینویسد:
این دسته از روایات افزون بر این که بعضی از آنها از نظر سند صحیح است.فقهای بزرگ آنها را تلقی به قبول کردهاند.
3ـ از نظر مدلول روایات نظرات مختلفی اظهار شده است از جمله:
الف ـ مدلول روایات عبارت است: از ترتّبِ ثواب بر عمل به این روایات اعم ازاینکه قصد ثواب باشد و یا نباشد.
ب ـ مدلول روایات، ترتّبِ ثواب است بر عمل به این روایات به شرط قصد ثواب.
ج ـ مستفاد از روایات، حجیت روایات ضعیف السند در مورد حکم بهاستحباباست.
د ـ مستفاد از روایات، استحباب نفس عملی است که مدلول روایات میباشد.
ه ـ مدلول روایات استحباب عملی است که مدلول روایات است به شرط و قید بلوغثواب.
در هر صورت طبق هریک از این مبانی سه گانه اخیر استدلال به استحباب به اینروایات صحیح است.
1ـ حرمت اهانت
مدفن شهید با ارزش و تربت شهید الهام بخش حریت، رادمردی، ایثار و ازخودگذشتگی است. تربت سیدالشهدا در میان تمامی خاکها از امتیاز و برتری برخورداراست، زیرا با خون خدا (ثارالله) آمیخته و عجین شده است؛ از این رو، جای شگفتی نیستکه خداوند ارزش و عظمتی زیاد بدان بدهد تا آن جا که شفای درد دردمندان، محل سجودعاشقان و عارفان، موجب در امان ماندن جان و مال مسافران، سبب آرامش و آمرزشمردگان و برکت زندگی نوزادان قرار گیرد.
از این رو، بدیهی است که از منظر فقه اهانت به آن حرام و هر کاری که از آنبیاحترامی انتزاع شود، جایز نباشد.
روایات در اینباره بسیار است؛ در کتاب شریف جامع احادیث الشیعه بابی را با نام«حرمة التوهین بتربة قبر الحسین و ماورد فی عقوبة من وهَّنه''''ا» منعقد کرده است. و درآن، حدیث طولانی را گزارش کرده مبنی بر این که شخصی به جهت بی احترامی به تربتسیدالشهدا گرفتار عذاب و آتش الهی شده است.
فقها نیز فتوا به حرمت اهانت به تربت سیدالشهدا دادهاند؛ از جمله، صاحب عروةمیفرماید: «پاک کردن نجاست از تربت امام حسین واجب است... و نجس کردن آنحرام است و فرقی در این که تربت از قبر شریف برداشته شود و یا از خارج قبر نیست».
فقیهانی که بر عروه حاشیه دارند این مسئله را پذیرفته و بر آن حاشیه نزدهاند.
2 ـ استحباب برداشتن کام نوزادان
در فرهنگ عمومی ابتدا و آغاز هر کاری از ارزش و اهمیت دو چندانیبرخورداراست.
روایات فراوانی از ائمه : گزارش شده، مبنی بر این که کام نوزادان را در ابتدایزندگی با تربت سیدالشهدا تبرک کنید؛ از جمله: «عن الحسین بن ابی العلاء قال سمعتابا عبدالله (ع) یقول: حنکّوا اولادکم بتربة الحسین (ع) فانها امان؛ حسین پسر ابی علامیگوید، شنیدم امام صادق (ع) میفرمود: کام فرزندانتان را با تربت سیدالشهدا بر دارید،زیرا تربت آن حضرت سبب در امان بودن است.»
صاحب وسائل الشیعه بابی را تحت عنوان «استحباب الاستشفاء بتربةالحسین (ع) ... و تحنیک الاولاد...» گشوده و در آن چهار روایت آورده است.
فقها نیز بر اساس این روایات فرمودهاند، برداشتن کام نوزادان با تربت سیدالشهدامستحب است. محقق حلی در مقام تبیین مستحبات به اولاد مینویسد: «و تحنیکه بماءالفرات و بتربة الحسین (ع) ؛ مستحب است کام نوزادان با آب فرات و تربت سیدالشهدابرداشته شود.»
پس از محقق حلی، دیگر فقها از جمله شیخ انصاری یکی از مستحبات دربارةاولاد را تحنیک با آب فرات و تربت سید الشهدا میداند، و میفرماید:
«شستن نوزاد، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، برداشتن کام او باآب فرات و تربت سیدالشهدا مستحب است.»
3 ـ سجده بر تربت سیدالشهدا (ع)
بی شک با ارزشترین اعمال زندگی انسانها، عبادت و پرستش معبود است و بافضیلتترین عبادات، نماز و از بهترین اجزا و افعال نماز سجده است و از سوییمحبوبترین، سجده آن است که با تربت سیدالشهدا باشد. مبنای این مطلب، روایاتبسیاری است که در کتابهای حدیثی گزارش شده است؛ از جمله، شیخ حر عاملی بابی رابا عنوان «استحباب السجود علی تربة الحسین (ع) ...» گشوده و چهار حدیث در آن آوردهاست؛ از جمله: «محمدبن علی بن الحسین قال، قال الصادق (ع) : السجود علی طین قبرالحسین ینور الی الارضین السبعه... ؛ شیخ صدوق میگوید، امام صادق فرموده است:سجده بر تربت حسین (ع) تا زمین هفتم را نورانی میکند.»
در روایت دیگر آمده است:
«کان الصادق (ع) لایسجد الاعلی تربة الحسین (ع) ...؛ امام صادق (ع) جز برتربت امام حسین (ع) سجده نمیکرد....»
فقها نیز بر اساس این روایات، فتوا به استحباب سجده بر تربت امام حسین (ع) دادهاند. محقق یزدی میفرماید: «سجده بر زمین افضل از سجده بر نباتات و کاغذ استو دور نیست سجده بر زمین، افضل از سجده بر سنگ باشد و افضل از تمام آنچه سجده برآن صحیح است، سجده بر تربت امام حسین (ع) است.»
فقیهانی که بر عروه حاشیه دارند، در این مسئله حاشیه نزدهاند و آن را پذیرفتهاند.علامه امینی دربارة سجده بر تربت سیدالشهدا میفرماید: «آیا بهتر آن نیست که سجدهگاه از خاکی قرار داده شود که در آن چشمههای خونی جوشیده است که رنگ خدایی داشتهاست.»
4ـ تهیه تسبیح
یاد خداوند از ارزشمندترین حالات روحی یک عاشق به شمار میآید و بهترینوسیلة یاد خدا ذکر و یاد زبانی حضرت حق است. در روایات تأکید شده اگر این ذکر زبانیهمراه با تسبیح تهیه شده از تربت سیدالشهدا (ع) باشد، از ثواب و معنویت بیشتریبرخوردار است. در کتاب جامع احادیث الشیعه بابی را تحت عنوان «استحباب اتخاذالسبحه خصوصاً من تربته الحسین (ع) والتسبیح بها و ادارتها» منعقد و بیش از ششروایت در آن آورده است. از جمله: «محمد بن علی الحسین قال، قال الصادق (ع) ...: ومنکانت معه سبحة من طین قبر الحسین (ع) کتب مسبّحاً و ان لم یسبح بها ؛ شیخ صدوقمیگوید، امام صادق (ع) فرموده است:... هرکس با او تسبیحی از خاک قبر امام حسین (ع) باشد، جزو تسبیح گویان نوشته میشود هر چند تسبیح نگوید.»
بر همین اساس، فقها فرمودهاند: تسبیح با تربت سیدالشهدا (ع) مستحب است؛ ازجمله صاحب جواهر میفرماید:
«تسبیح با خاک قبر امام حسین (ع) مستحب است.»
در گذشته در کربلا خاندانی معین، متصدی تهیة مهر و تسبیح از تربتسیدالشهدا بودهاند.
تسبیح تربت گوهرهایی است که از خاک کوی عشق گرفته میشود و از آن نوری تاملکوت خدا متصاعد میشود. تسبیح حسینی، ترکیبی کربلایی دارد و آهنگی زهرایی ومفاهیم خدایی است که به فاطمه هدیه شده، این تسبیح منظومهای رمزی از قداست وفداکاری و عشق و خلوص است.
5ـ استشفا به تربت سیدالشهدا (ع)
مریضی بدترین حالات انسانها است؛ به ویژه، اگر امید بهبود و معالجه از راهعادی نباشد. در چنین حالتی که یأس و ناامیدی حاکم بر انسان موجب هلاکت استاستشفای به تربت حضرت امام حسین امید و حیات میبخشد.
روایات وارده، در این مورد فراوان است؛ در کتاب جامع احادیث الشیعه بابی را با نام «باب الاستشفاء بتربة الحسین (ع) و التبرک بها و تقبیلها و جواز اکلها للاستشفاء» منعقد و شش روایت را نقل کرده است؛ از جمله:
«عن محمد بن سلیمان البصری عن أبیه عن أبی عبدالله (ع) قال فی طین قبرالحسین (ع) الشفاء من کل داءٍ و هو الدواء الاکبر ؛
محمد پسر سلیمان بصری از پدرش نقل میکند، امام صادق (ع) فرموده، خاکقبر امام حسین (ع) شفای هر دردی است و بزرگترین دارو همان است.
فقها با این که خوردن خاک هرچند ناچیز را حرام میدانند، در مورد تربتسیدالشهدا فتوا به جواز دادهاند؛ محقق حلی در این باره فرموده است: «خوردن خاکهرچند اندک حلال نیست مگر تربت سیدالشهدا پس خوردن آن به قصد استشفا جایزاست.»
صاحب جواهر پس از نقل سخن محقق مینویسد: «اختلافی در این مطلبنیست بلکه اجماع به هر دو قسم (منقول و محصل) بر آن قائم شده و روایات در این مورددر استفاضه و یا متواتر است.»
فقهای معاصر نیز این فتوا را پذیرفتهاند؛ از جمله، حضرت امام میفرماید: «خاکقبر سیدالشهدا از دیگر خاکها (از حیث خوردن) استثنا شده است.»
جای شگفتی نیست، تربتی که با خون خدا عجین شده شفابخش امراض روحی وجسمی باشد.
مواردی که به برکت تربت آن حضرت شفا گرفتهاند، فراوان است؛ به عنوان نمونهمحدث قمی مینویسد:
«سیدنعمت الله جزایری چون در اوایل تحصیل قادر بر تهیه چراغ برای مطالعهنبود، از نور مهتاب استفاده میکرد و بر اثر کثرت مطالعه و نوشتن چشمش ضعیف و کم نورشد. از این رو، تربت سیدالشهدا و سایر ائمه : را به چشم خود میکشید و از برکت آنتربتها روشنی دیدهاش افزون میگشت... و این حقیر نیز هرگاه به سبب زیاد نوشتنچشم ضعف پیدا میکند، تبرک میجویم به تراب مراقد ائمه : ، و گاهگاهی به کتابتاحادیث و اخبار و بحمدالله چشمم در نهایت روشنی است.»
داستان آیت الله بروجردی معروف است، ایشان فرمودهاند:
«دورانی که در بروجرد بودم، وقتی چشمانم کم نور شده بود و به شدت درد میکرد،تا این که روز عاشورا هنگامی که دستههای عزاداری در شهر به راه افتاده بود، مقداری گلاز روی سر یکی از بچههای عزادار دسته که به علامت عزاداری گل به سر خود مالیده بود،برداشتم و به چشمان خود کشیدم و در نتیجه فوراً چشمانم دید و نور خود را بازیافت ودردش تمام شد».
در همین باره، وصیت نامة آیت الله نجفی مرعشی و داستان شفای آیت اللهحایری مؤسس حوزه شنیدنی است.
6ـ مخلوط کردن با حنوط
یکی از احکام و واجبات در مراسم بعد از مرگ، عبارت است از: حنوط. روایاتیوارد شده بر این که حنوط با تربت سیدالشهدا مخلوط شود؛ شیخ حر عاملی بابی را تحتعنوان «استحباب وضع التربة الحسنیه مع المیت فی الحنوط...» منعقد کرده و روایاتیرا گزارش کرده از جمله:
«محمد بن عبدالله بن جعفر الحمیری، قال کتبت اءلی الفقیه (ع) اسئله عن طینالقبر، یوضع مع المیت فی قبره هل یجوز ذلک أم لا؟ فاجاب (و قرئت التوقیع و منهنسخت) توضع مع المیت فی قبره و یخلط بحنوط ان شاء الله؛ جعفر حمیری میگوید:طی نامهای از فقیه (امام زمان) (ع) پرسیدم، خاک قبر امام حسین را همراه با مرده در قبرمیگذارند، آیا جایز است؟ آن حضرت پاسخ داد (من خودم پاسخ را با مهر شریف خواندم واز آن نسخه برداری کردم) با میت در قبر بگذارید و آن را با حنوط مخلوط کنند.انشاءالله.»
فقها نیز فتوا دادهاند، مخلوط کردن مقداری از تربت امام حسین با کافور مستحباست. صاحب عروه میفرماید: «مخلوط کردن مقداری از تربت قبر امام حسین (ع) باکافور مستحب است و لیکن نباید با آن جاهایی از بدن که با رعایت احترام ترتب منافاتدارد مسح شود.»
فقیهان صاحب حاشیه نیز این فتوا را تلقی به قبول کردهاند و حاشیهی ردی بر آننزدهاند. حضرت امام در تحریر الوسیله میفرماید:
«مخلوط کردن کافور حنوط به مقداری تربت شریف مستحب است ولی نبایدمواضعی را که با رعایت احترام منافات دارد، مسح کنند؛ مانند دو انگشت ابهام.»
7ـ نوشتن آیات و شهادتین با تربت
روایاتی دلالت دارد بر اینکه مستحب است، بر کفن میت آیات و شهادت برتوحید، نبوت و امامت نوشته شود و روایاتی نیز وارد شده که مستحب است این کتابت باتربت سیدالشهدا باشد. صاحب وسائل الشیعه بابی را تحت عنوان «استحباب کتابة اسمالمیت علی الکفن و انه یشهد أن لا اله الا الله و یکون ذلک بطین قبر الحسین (ع) » گشوده و روایاتی را گزارش کرده است. از جمله:
«محمد بن عبدالله بن جعفر الحمیری عن صاحب الزمان (ع) أنه یکتب اءلیه قدروی لنا عن الصادق (ع) أنه کتب علی اءزار اسماعیل ابنه اءسماعیل یشهد أن لا اله الا اللهفهل یجوز لنا نکتب مثل ذلک بطین القبرام غیره؟ فاجاب یجوز ذلک و الحمدلله؛
محمد پسر حمیری از امام زمان (ع) میپرسد: روایت شده که امام صادق (ع) برکفن (لنگ) فرزندش نوشت، اسماعیل شهادت میدهد لا اله الا الله آیا جایز است ما نیزاین گونه با خاک قبر امام حسین یا غیر آن بنویسم؟ حضرت پاسخ داد: جایز است.الحمدللّه.»
فقها نیز فرمودهاند، نوشتن نام ائمه : ، آیات و دعای جوشن با تربت سیدالشهدابر کفن مرده مستحب است از جمله صاحب جواهر مینویسد:
«از آنچه گفته شد دلیل آن چه را که بسیاری از فقها فرمودهاند، روشن میشودبلکه در جامع المقاصد و کشف اللثام به فقها نسبت دادهاند استحباب کتابت (نام ائمه،آیات و شهادت بر توحید، نبوت و امامت) با تربت سیدالشهدا را به جهت رعایت وظیفهکتابت و احترام تربت.»
صاحب عروه نیز در مقام بیان مستحبات تکفین میت میفرماید:
«بهتر این است که دعاهای مذکور (قرآن، جوشن کبیر، حدیث سلسلة الذهب) باتربت قبر سیدالشهدا نوشته شود.»
8 ـ همراهی تربت با مرده در قبر
بی تردید قبر، یکی از مکانهای پر از وحشت و ترس است و در این مکانانسانها نیازمند به انیس و مونس و امید است که از جمله چیزهایی که میتواند امید ومونس مرده در قبر باشد، تربت سیدالشهدا (ع) است. در این باره روایات وارد شده است؛شیخ حر عاملی بابی را تحت عنوان «استحباب وضع التربة الحسینیه مع المیت فیالحنوط و الکفن و فی القبر» منعقد کرده و از جمله روایات آن باب عبارت است از:
«...ان الارض لاتقبل هذاه لانها کانت تعذب خلق الله بعذاب الله اجعلوا فیقبرها شیئاً من تربة الحسین (ع) ففعل ذلک بها تسترها الله تعالی ؛
امام صادق (ع) میفرماید: همانا زمین این زن را نمیپذیرد (زنی که زناکار بوده وفرزندانش را میکشت) زیرا زمین خلق خدا را به عذاب الهی گرفتار میکند. در قبر آن زنمقداری از تربت امام حسین (ع) را در آن بگذارید، سپس این کار را کردند خداوند بوسیلةزمین زن را پوشاند.»
9ـ استحباب خوردن تربت در عصر عاشورا
در فرهنگ و معارف شیعی روز عاشورا از اهمیت فراوانی برخوردار است، و آداب واحکامی دارد؛ از جمله گفته شده، زیارت سیدالشهدا خوانده شود و آشامیدن آب و خوردنغذا ترک شود تا بعد از ظهر سپس مقداری از تربت سیدالشهدا خورده شود.
شیخ طوسی در این باره مینویسد:
«چون روز عاشورا رسید از خوردن غذا و نوشیدن آب خودداری کن تا بعد از ظهرسپس اندکی از تربت سیدالشهدا تناول کن.»
از این عبارت، استفاده میشود تناول مقداری از تربت غیر از خوردن به قصداستشفا است. فقهای بعد از شیخ طوسی نیز این مطلب را یادآور شدهاند؛ از جمله صاحبجواهر مینویسد:
«به هر حال خوردن خاک قبر امام حسین (ع) برای غیر استشفا از جمله به قصدتبرک در عصر روز عاشورا جایز نیست... ولی بعضی از فقها مخالفت کرده و خوردن راهمانند شیخ جایز دانستهاند.»
10ـ افطار با تربت در عید فطر
در فرهنگ اسلام به ویژه شیعه، برای عید فطر آداب و احکامی وجود دارد؛ از جملهمستحبات آن عبارت است از افطار روزه با مقداری از تربت سیدالشهدا (ع) در این بارهروایاتی نیز رسیده شیخ حر عاملی بابی را تحت عنوان «استحباب الاءفطار یوم الفطر علیتمر و تربة حسینیه» منعقد نموده و در آن روایاتی گزارش شده است، از جمله:
«علی بن محمد النوفلی قال قلت لابی الحسن (ع) اءنی أفطرت یوم الفطر علیطین و تمر فقال لی جمعة برکة و سنة ؛
علی پسر محمد نوفلی میگوید: محضر امام رضا (ع) عرض کردم، همانا روز عیدفطر با تربت سیدالشهدا و خرما افطار کردم. پس آن حضرت فرمود: برکت و سنت(استحباب) را همراه کردهای.»
برخی از فقها نیز فتوا به استحباب این عمل دادهاند؛ از جمله در کتاب جواهرالکلام آمده است.
شیخ طوسی در کتاب مصباح، خوردن مقداری تربت سیدالشهدا (ع) را در عصرعاشورا و عید فطر و عید قربان جایز دانسته است.
و محدث قمی در آداب عیدفطر میفرماید:
«شیخ مفید فرموده، مستحب است تناول کردن مقدار کمی از تربتسیدالشهدا (ع) که شفا است از برای هر دردی.»
11ـ همراهی تربت برای امان از خطر
روایاتی دلالت دارد، همراه داشتن مقداری از تربت سیدالشهدا برای در امان بودناز خطرات و ترس و وحشت سودمند و مستحب است؛ در جامع احادیث الشیعه بابی را باعنوان «استحباب تربة الحسین (ع) للامان و دفع الخوف» منعقد کرده و در آن روایاتی راکه مربوط به این مدعا است، گزارش کرده؛ از جمله:
«عن الصادق (ع) .... اءذا أراد أحدکم أن یکون أمناً من کل خوف فلیأخذ السبحة منتربته.... ثم یضعها فی جیبه فاءن فعل ذلک فی الغداة فلا یزال فی أمان الله حتی العشاء واءن فعل ذلک فی العشاء فلا یزال فی أمان الله حتی الغداة ؛
امام صادق (ع) میفرماید:.... هرگاه شخصی از شما بخواهد از هرگونه ترس ووحشت به دور باشد، از تربت سیدالشهدا تسبیح درست کند.... سپس آن را در جیب خودقرار دهد، اگر این کار در صبح انجام گیرد تا شب در امان است و اگر در شب این کار انجامگیرد تا صبح در امان است.»
فقها نیز به این مطلب توجه کرده و آن را مستحب دانستهاند از جمله صاحبجواهر در مقام تبیین آداب مسافر و آنچه بر مسافر مستحب است میفرماید:
«سزاوار است برای مسافر و غیر مسافر همراهی مقداری از تربیت امام حسین (ع) زیرا این تربت موجب امان از هرگونه ترس و موجب شفای هرگونه دردی است.»
12ـ همراهی تربت با اثاثیه
همانگونه که مستحب است مقداری از تربت سیدالشهدا همراه مسافر باشدهمچنین روایاتی دلالت دارد که قرار دادن مقداری از تربت سیدالشهدا در میان اثاثیهسفارش و تأکید شده است در کتاب جامع احادیث الشیعه بابی با نام «باب استحباب وضعالطین من قبر الحسین (ع) فیما بین المتاع» منعقد کرده و یکی از روایات آن چنین است:
«محمد بن عیسی الیقطین قال بعث اءلی أبوالحسن الرضا (ع) ... رأیت فی أضعافالثیاب طیناً فقلت للرسول ما هذا فقال لیس یوجه بمتاع اءلا جعل فیه طیناً من قبرالحسین (ع) ثم قال الرسول قال أبوالحسن (ع) هو أمان باذن الله ؛
محمد پسر عیسی یقطینی میگوید: امام رضا برایم مقداری لباس فرستاد.... درمیان لباسها مقداری خاک دیدم، از مأمور پرسیدم: این خاکها چیست، جواب داد: امامرضا هیچ گاه اثاث را به جایی نمیفرستد مگر این که در آن مقداری از خاک قبر امامحسین (ع) قرار میدهد، سپس فرستاده آن حضرت گفت: امام رضا میفرماید: این خاکموجب حفظ اثاث است. انشاءالله.
13ـ بوییدن و بوسیدن تربت
افزون بر این که در تربت سیدالشهدا درمان امراض نهفته است، بوسیدن و مالیدنبر اعضای بدن نیز توصیه شده است؛ در جامع احادیث الشیعه بابی نام «باب استشفاءبتربة الحسین... و تقبیلها» گشوده و بیش از هشت روایت در آن گزارش کرده است؛ ازجمله:
«عن بن أبی اُسامة قال کنت فی جماعة بعصابتنا بحضرة سیدنا الصادق (ع) فأقبلعلینا أبوعبدالله (ع) فقال اءن الله تعالی جعل تربة جدی الحسین (ع) شفاء من کل داءٍ وأماناً من کل خوف فاءذا تناولها أحدکم فلیقبلها و لیضعها علی عینیه و لیمرها علی سایرجسده ؛
زید پسر اسامه میگوید: در محضر امام صادق (ع) بودم پس آن حضرت رو به ماآورد و فرمود خداوند متعال تربت جدم را شفای هر درد و امان از هر ترسی قرار داده است.پس اگر یکی از شما آن را خواست تناول کند، آن را ببوسد و بر چشمانش قرار دهد و بردیگر اعضای بدن بکشد.»
14ـ غسل برای برداشتن تربت
غسلهای مستحب فراوان است؛ از جمله غسل برای برداشتن تربتسیدالشهدا (ع) صاحب عروه در مقام شمارش غسلهای مستحب مینویسد: «الثانیعشر: للاخذ تربة قبر الحسین (ع) ؛ دوازدهم: غسل برای برداشتن از تربت قبر امامحسین.»
فقهایی که بر عروه حاشیه زدهاند، دربارة این مسئله حاشیه نزدهاند و آن راپذیرفتهاند. محقق آملی شارح عروة الوثقی در مقام استدلال بر کلام سید میفرماید:
«در مصباح المتهجد سید بن طاوس روایت شده، هرگاه خواستی تربتسیدالشهدا را برداری، در پایان شب بپاخیز و غسل کن و بهترین لباست را بپوش، و نیز دربحارالانوار از کتاب مزار کبیر از امام باقر روایت شده، هرگاه خواستی تربت سیدالشهدا رابرداری در پایان شب بپاخیز و با آب فرات غسل کن... .»
15ـ استحباب تبرک
پر واضح است برخی از زمانها و مکانها از احترام و اهمیت ویژهای برخوردارند.کربلا در میان مکانها از جهات گوناگون برتری و فضیلت دارد.
محدث عالی مقام شیخ حر عاملی بابی را با نام «باب استحباب التبرک بکربلا» منعقد کرده است وهفت روایت در آن نقل کرده است؛ از جمله:
«عن صفوان الجمال قال: سمعت أباعبدالله (ع) یقول اءن الله فضل الارضیین والمیاه بعضها علی بعض... و أن کربلا و ماء الفرات أوّل أرض و أول ماء قدس الله و بارکعلیه فقال لها تکلمی بما فضلک الله، فقالت أنا أرض الله المقدسة المبارکه الشفاء فیتربتی و مائی ؛
صفوان جمال میگوید: شنیدم؛ امام صادق (ع) میفرمود: خداوند برخی از زمینهاو آبها را بر برخی دیگر ترجیح و فضیلت داده... و همانا سرزمین کربلا و آب فراتنخستین زمین و آبی است که خداوند آنها را مقدس و در آنها برکت قرار داده، پسخداوند به کربلا خطاب کرد: به آن چه خداوند تو را فضیلت داده سخن بگو، پس کربلاگفت: من زمین مقدس و مبارک الهی هستم و در تربت و آب فرات من شفا هست.»
16ـ بطلان فروش تربت به کافر
در فقه شیعی فروش پارهای از اشیا که از احترام برخوردار است، به کافران نهیشده؛ از جملة این امور، فروش تربت سیدالشهدا است. صاحب جواهر در مقام توضیحکلام محقق حلی در شرائع مبنی بر این که فروش عبد مسلمان به کافر جایز نیست،مینویسد:
«فاضل و فقهای پس از او به عبد مسلم، مصحف و کتابهای حدیث و تفسیر ومزارات و خطبهها و مواعظ و تربت حسین را ملحق کردهاند.»
17 ـ تخییر قصر و اتمام نماز در کربلا
بیشتر فقها در چهار مکان فتوا دادهاند که مسافر مخیر است، میان تمام و یا قصرخواندن نماز، و این نیست جز فضیلت و اهمیت این چهار مکان. از جملة این مکانهاحایر (حرم) حسینی است؛ صاحب عروه میفرماید:
«اقوا این است که مسافر در چهار مکان مخیر است، میان خواندن قصر و یا تمام واین چهار مکان، عبارتند از: مسجدالحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه، و حایرحسینی...»
فقهایی که بر عروه حاشیه دارند، در این مسئله مخالفت نکردهاند، هرچند درمحدودة آن اختلاف کردهاند.
مباحث دیگر
آنچه ملاحظه شد، برخی از برکات و آثار تربت سیدالشهدا بود. مباحث دیگری درمیان فقها مطرح است که رسیدگی به آنها از حوصلة این نوشته خارج است؛ از جمله:
الف) روایات دربارة تعیین محدودة مکانی که خاک آن تربت محسوب میشود،مختلف است؛ صاحب کامل الزیارات بابی را تحت عنوان «من این یوخذ طین قبرالحسین (ع) و کیف یوخذ» در اینباره منعقد کرده است. در برخی حد آن قبر شریف و دربعضی در شعاع یک فرسخ... اقوال دیگر نیز مطرح است؛ حضرت امام در این رابطهمیفرماید:
«قدر متیقن خاک قبر شریف و جاهایی که عرفاً به آن ملحق است، محکوم براحکام تربت است و احوط این است که به خاک قبر شریف بسنده شود.»
ب) نسبت به مقداری که خوردنش جایز است، اختلاف شده؛ حضرت اماممیفرماید:
«خوردن بیشتر از یک نخود متوسط جایز نیست.»
ج) در کیفیت خوردن نیز اختلاف شده است؛ حضرت امام میفرماید:
خوردن تربت به سه شکل جایز است:
1ـ خوردن
2ـ مخلوط کردن با آب
3ـمخلوطکردن با شربت